آفتاب و ذره : حميد مصدق
شكوه دلپسند من
تو آن ستاره بوده اي
كه مهر آسمان شدي
ز مهر برتر آمدي
فراز كهكشان شدي
به دره ها نگاه كن
به ژرف دره ها نگر
به تكه سنگهاي سرد
به ذره ها نگاه كن
به من بتاب
كه سنگ سرد دره ام
كه كوچكم
كه ذره ام
به من بتاب
مرا ز شرم مهر خويش آب كن
مرا به خويش جذب كن
مرا هم آفتاب كن
صبح رفتم عینک سازی، در حین رفتن و برگشتن چون دوربین همراهم بود،تعدادی عکس گرفتم، که در اینجا با هم میبینیم امیدوارم که همگی مان بتوانیم گوشه ای از سبزی و شادابی بهار را در زندگیمون راه بدیم.
خالو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر