مطا لب درج شده نظر **خراسانی ** نمی باشد.

آرشیو خراسانی

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

م . امید

عکس از خالو
ملحد پیر چه گفت ؟

دانی چه گفت ملحد پیر فقیر؟ گفت

گردون مرا شکست و زبون در قفس گرفت

از گوش و هوش مقدرت . از دست و پا توان

وز این دو دیده . روشنی مقتبس گرفت

سر. پاک پیر و گر شد و دندان بسود و ریخت

گلبرگ روی. منزلت خار و خس گرفت

خورشید خفت و سرو خمید و چراغ مرد

هان. مرگ آمد اینک و راه نفس گرفت

گنجی اگر به هیچ کسی داد قحبه ای

نشنیدم که باز پس از هیچ کس گرفت

دیگر مگو خدای کریم است و مهربان

کاین سفله هر چه داد به من . باز پس گرفت

تهران. شهریور ماه 1334 مهدی اخوان ثالث**** م . امید


هیچ نظری موجود نیست: