مطا لب درج شده نظر **خراسانی ** نمی باشد.

آرشیو خراسانی

۱۳۸۸ دی ۵, شنبه

بازتاب [زوال] کلنل در مطبوعات آلمانی ­زبان!

[زوال] کلنل، نوشته­ ی محمود دولت آبادی رمانی است که به ترجمه و با مؤخره­ ی بهمن نیرومند تابستان گذشته در زوریخ توسط انتشارات یونیون (Union) منتشر شد.

کلنل که قرار بود با نام «زوال کلنل» توسط نشر چشمه منتشر شود، اما مجوز چاپ نگرفت، داستان یک سرهنگ وطن­دوست ارتش است که پنج فرزند دارد و هر پنج فرزندش در جریان انقلاب ایران به یک حزب و یک گروه سیاسی می­پیوندند، از انقلاب آسیب می­بینند و پدر را داغدار می­کنند.

[زوال] کلنل، رمان انقلاب است و برخلاف آثار ممتاز محمود دولت آبادی که در روستا اتفاق می­افتد، یک رمان شهری است و موضوع آن ذهنیت آسیب­دیده و آزاردیده مردی است که در اثر حوادث تاریخی زندگی­ اش نابود شده است. این کتاب در مطبوعات آلمانی‌زبان بازتابی نسبتاً گسترده پیدا کرد. در اینجا به اتفاق پاره هایی از مهم­ترین نقدهایی را که منتقدان آلمانی بر رمان محمود دولت ­آبادی نوشته اند، مرور می­کنیم:

دی سایت( Die Zeit)

در صفحه­ ی ادبی هفته­ نامه­ ی دی­ سایت منتقدی به نام ابرهارد فالکه ( Eberhard Falcke ) نقدی نوشته با عنوان: یک رؤیا، یک کابوس. نویسنده در این نقد هشدار می­دهد که ادبیات معاصر ایران نیز مثل سیاست ایران پرتنش است. سپس به فضاسازی در «کلنل» اشاره می­کند و می­نویسد مکان­هایی که شخصیت­های داستان در آن به سر می­ برند، تنگ و خفقان­ آور است.

این مکان­ها عبارت اند از بیمارستان­ها، مرده­ شورخانه­ ها، زندان­ها و مخفی­گاه­ ها. شب­ها خیابان­ها خالی و روزها پر از مردم هیجان­زده است. منتقد اعتقاد دارد که مکان در این اثر نشانه و نمادی از تاریخ معاصر ایران، بعد از شهریور ۱۳۲۰ است. داستان در ۲۸ ساعت اتفاق می­افتد و از نظر تاریخی به سال­های اول انقلاب نظر دارد.

منتقد می­نویسد: [زوال] کلنل نشان­ دهنده­ ی درماندگی یک نویسنده­ ی ایرانی در رویکرد به تاریخ کشورش است و اعتقاد دارد که دولت­ آبادی از موضوع فاصله نگرفته و آن قدر از نظر عاطفی درگیر تاریخ ایران بوده که نتوانسته با دیدی عینی و روشنگرانه به وقایع تاریخی کشورش نگاه کند.

نویسنده بر این باور است که مخاطبان واقعی [زوال] کلنل هم مثل دیگر آثار ادبیات تبعید، در ایران به سر می­برند و زمانی این کتاب می­ تواند در تاریخ ایران تأثیرگذار باشد که در ایران منتشر شود. او می­نویسد: برای ما [خوانندگان آلمانی­ زبان] این رمان یک اثر تکان­دهنده و برای خوانندگان ایرانی شاید یک اثر تحول ­آفرین باشد.

فرانکفورتر آلگماینه (Frankfurter Allgemeine )

کریستیان توماس، (Christian Thomas) منتقد هفته ­نامه ­ی فرانک فورتر آلگ ماینه که صفحه ادبی­اش در آلمان از معتبرترین صفحات ادبی مطبوعات آلمانی زبان است، اعتقاد دارد که دولت­ آبادی در رمان [زوال] «کلنل» نظراتش را به خوانندگان تحمیل می­کند.

او به تعدد نظرگاه در این رمان اشاره دارد و می­نویسد که نویسنده برای آن که بتواند مصائب سال­های نخست انقلاب را بیان کند، با «تلاشی تب­ آلود» از منظر دانای کل محدود و دانای کل و گاهی با توسل به گویه­ های درونی و عاطفی، یک درام خانوادگی را در پیش­ زمینه­ ی وقایع سال­ های اول انقلاب روایت می­کند.

این منتقد اعتقاد دارد که شخصیت کلنل باسمت ه­ای جانبدارانه طراحی شده است. با این حال به گمان او [زوال] کلنل از نظر عاطفی خواننده را متأثر می­کند، از نظر تاریخی اطلاعات زیادی در اختیار او قرار می­دهد و از نظر هنری یک اثر پیچیده است.

منتقد فرانک فورتر آلگ ماینه، محمود دولت ­آبادی را با نویسندگانی مانند خوآن رولفو و ایزاک بابل که داستان انقلاب را نوشته­ اند مقایسه می­کند و می­نویسد با وجود آن که [به نظر او] دولت­ آبادی مهم­ترین نویسنده ایران است، اما در داستان­ نویسی انقلاب از توانایی نویسندگان مانند رولفو و بابل برخوردار نیست. او بارها در نقد ش به جملاتی که به نظرش کلیشه ­ای آمده­ است اشاره می­کند و در پایان اظهار امیدواری می­کند که روزی در ایران خردگرایی بر سرکوب سیاسی و آزار مخالفان غلبه کند.

تاگس سایتونگ (Tageszeitung)

آندرآس فنی­زاده، (Andereas fanizadeh) منتقد روزنامه تاگس سایتونگ [زوال] کلنل را یک اثر درخشان در ادبیات معاصر ایران خوانده است. این منتقد اعتقاد دارد که خواندن [زوال] کلنل ساده نیست، با این حال این کتاب یک سند تاریخی و اجتماعی از سال­ های اول انقلاب اسلامی است.

به نظر او دولت­ آبادی در این اثر موفق شده است بدبختی­های قهرمانانش را با مصائب و حوادث دردناک تاریخی پیوند بزند. شخصیت­های داستان ویران شده­ اند، آرزوهاشان را از دست داده ­اند و کرامت انسانی ­شان از بین رفته است. منتقد به این نکته اشاره می­کند که در [زوال] کلنل کمونیست­ها، اسلامگرایان، طرفداران شاه، و پاسداران انقلاب با هم درگیر می­شوند و نویسنده در این میان تلاش می­کند که جانب انسان­دوستی را بگیرد.

زود دویچه سایتونگ (Sueddeutsche Zeitung)

هانس پتر کونیش، (Hans-Peter Kunisch) منتقد روزنامه زود دویچه سایتونگ آروز می­کند که [زوال] کلنل فقط به خاطر بحران هسته­ ای که نام ایران را بر سر زبان­ها انداخته مطرح نباشد و روزی ارزش واقعی­ اش شناخته شود.

کونیش به سال­های درازی که دولت ­آبادی صرف نوشتن این کتاب کرده است و به مشکل سانسور در ایران اشاره می­کند، به شخصیت اصلی داستان می­پردازد و امیدوار است که به رغم آن که این شخص ترس خورده و آسیب­دیده است، خوانندگان بتوانند با او به تفاهم برسند.

این منتقد اعتقاد دارد که دولت ­آبادی با تصاویری اعجاب­ انگیز دنیای درونی شخصیت داستان را بیان می­کند و آن قدر تجربه دارد که فاصله­ اش را با شخصیت­های رمان حفظ کند و از نظر سیاسی از آنها جانبداری نکند. کونیش مهم­ترین ویژگی این رمان را تلاش نویسنده برای نشان دادن جنون می­داند که به نظر او به زیبایی «مکبث» نمایش نامه ­ی معروف شکسپیر است.

رادیوزمانه

هیچ نظری موجود نیست: