در ذیل انتخابی از شعر *آخر شاهنامه* سروده مهدی اخوان ثالث را می خوانید.
ما
فاتحان قلعه های فخر تاریخیم.
شاهدان شهر های شوکت هر قرن.
ما
یادگار عصمت غمگین اعصاریم.
ما
راویان قصه های شاد و شیرینیم.
قصه های آسمان پاک.
نور جاری. آب.
سرد تاری . خاک.
قصه های خوشترین پیغام.
از زلا ل جویبار روشن ایام.
قصه های بیشه انبوه و پشتش کوه . پایش نهر.
قصه های دست گرم دوست در شبهای سرد شهر.
ما
کاروان ساغر وچنگیم.
لولیان چنگمان افسانه گوی زندگیمان. زندگیمان شعر و افسانه.
ساقیان مست مستانه.
هان. کجاست.
پایتخت قرن؟
ما برای فتح می آییم.
تا که هیچستانش بگشاییم...
*م-امید
ما
فاتحان قلعه های فخر تاریخیم.
شاهدان شهر های شوکت هر قرن.
ما
یادگار عصمت غمگین اعصاریم.
ما
راویان قصه های شاد و شیرینیم.
قصه های آسمان پاک.
نور جاری. آب.
سرد تاری . خاک.
قصه های خوشترین پیغام.
از زلا ل جویبار روشن ایام.
قصه های بیشه انبوه و پشتش کوه . پایش نهر.
قصه های دست گرم دوست در شبهای سرد شهر.
ما
کاروان ساغر وچنگیم.
لولیان چنگمان افسانه گوی زندگیمان. زندگیمان شعر و افسانه.
ساقیان مست مستانه.
هان. کجاست.
پایتخت قرن؟
ما برای فتح می آییم.
تا که هیچستانش بگشاییم...
*م-امید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر